دعوای دردم، کجای!!!!!!!
سلام عشق مامان، زندگی من، دعوای دردم. علیرضا جون مامنی امشب خیلی سرم درد میکنه، عشق من کجای که آرومم کنی!!!!، کجا شد یون روزایی که تو پیشم بودی، دستمو میذاشتم روی شیکمم و بهات درد دل میکردم، الان که میبینم این توی نیستی خیلی ناراحتم،ای بغضی توی گلوم که نگو، نصف شعبی توی خونهای تنها، میخوام داد بزنم، کهای خدا بزرگ خواهش میکنم فرشته کوجولو مو بهم بر گردون که حالم خوب بشه. بی دونه تو من هیچم عزیز دل مامان، کاش الان پیشم بودی، کاش الان اینجا بودی و منو از این حالو هوا در میوردی، اصلا تو منو بخشیدی؟؟؟؟؟؟...
نویسنده :
neda
1:50